فرشید افکاری

اشعار سپید

فرشید افکاری

اشعار سپید

سرو

گذشته ام هر روز
از سوزانترین رویاها
تا سپیدترین کابوسها
و شب
با سایه ای سبز
در دستان بلندترین سرو خاطره
میگذرد از آسمانم
...
سکوت را واژه واژه ببار
ای کویر همهمه های امید
معنی ام کن
بر پل آبی رویاها
که می گذرد از رود تردید
تا می رسد باز
به نورانی ترین دهکده ی ...
مرگ

نظرات 3 + ارسال نظر
سپیده 1390,10,22 ساعت 12:01 ق.ظ

سلام به بی نظیر ترین شاعر
خیلی زیبا بود ...
خیلی زیبا بود ... فقط ای کاش به مرگ ختم نمی شد ...

تصویر زیبایی انتخاب کردی

مراقب خودت باش ...

سلام به سپیده عزیز
ممنون از لطفت
موفق باشی

سلام
بعد از مدت ها به روزم
منتظرتان خواهم بود
با احترام

ممنونم دوست از حضور و لطفتون[گل]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد