فرشید افکاری

اشعار سپید

فرشید افکاری

اشعار سپید

پرواز

وقتی در انزوای غمی سهمگین
مغزم سُر میخورد
در سنگری پوشیده از وهم
اتاق روحم را غرق رویا میکند
نور عطرآگینی که از پنجره میپاشد
و نور رنگارنگ چراغ بهار
در خیابان خیالات جامانده
منظره ی خاطرات بی نام و نشانم را
صحنه ی آتش بازی جشنی بی دلیل میکند
انگار لمس میکند ذهنم
رویش پیچکهای براق الماس را
روی سنگ فرش تیره ی مرگ
و قلبم غرق در کاسه ی چشمانی رها میبیند
پروازم را در کهکشانهای نقره فام دشت

نظرات 1 + ارسال نظر
سپیدار 1389,08,24 ساعت 01:44 ق.ظ http://sepidar42.blogfa.com/

سلام
زیبا بود
خوشحالم که اینجا دوباره آپ شد با شعری دوست داشتنی و به یاد ماندنی
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد